همان جا كه بود زانو زد ، اتوبوس شب رو را تماشا كرد كه سر پيچ گشتي زد و ناپديد شد ، آخرين همسرايي ها " جان براون " قبل ازآنكه جمع شود و به سرعت آنرا دنبال كند مثل موجودي نامرئي در هوا باقي ماند .
جرمي ناليد :
- مچم پيپ خورده .
- مهم نيست .
نيك بلند شد و به طرف برادرش رفت .
- رسيديم منزل .
- شما بي مسئوليت ترين ، حرف گوش نكن ترين ، بچه هاي لعنتيي
هستيد كه به عمرم ديده ام !
{ بنده خدا اگر ما رو مي ديد پس چي مي گفت ............ }
مي دانيد فقط يك ذره باقي مانده بود به خاطر شما با پليس تماس
بگيرم ! من و مادر تان از ناراحتي مريض شديم . اين ، آخرين بار است
كه تنهايي به مهماني مي رويد . در واقع آخرين باراست كه اصلاًٌ به
مهماني مي رويد ! باورم نمي شود آنقدر احمق بودهايد كه .....
صبح شنبه بود ، موقع صبحانه ، و جان هنكوك هنوز به شدت عصباني
بود البته وقتي پسرانش ، ده دق يقه به يك ، سرما زده و خيلي خسته
به خانه رسيده بودند ، منتظرشان بود ، آن شب توانش به اندازه ده
دقيقه فرياد كشيدن بود . اما بعد از يك خواب خوب ظاهراً تا موقع
ناهار خشمگين باقي مي ماند .
نيك در دلش نمي توانست او را سرزنش كند ، والدينش ترسيده بودند
واقعيت اين بود .
البته او هفده ساله بود و مي توانست از خودش مراقبت كند { يك
جوري ميگه هفده سال انگار هفتاد سالشه ..... } اما جرمي فقط دوازده
سال داشت . ويك عالم آدم عوضي توي خيابان ها بودند .
هركسي اين را مي دانست .
آدم هاي عوضي ......
مادرش گفت :
- مي خواهم در مورد اينكه چطور به خانه رسيديد بيشتر برايم
توضيح دهيد .
رزماري هنكوك زني آرام و منطقي بود كه عادت داشت وقتي دعواها
بالا مي گرفت ..... كه معمولاً در خانه هاي كوچك و پر جمعيت پيش
مي آيد ، بين همسر و پسرانش قرار گيرد .
او يك كتاب فروشي را در ريچموند ادراه مي كرد و نيك متوجه شد
حالا دو كتاب همراه خود دارد . يكي تاريخ لندن و ديگري يك كتاب
نقشه بود .
آنها را همراه با كواسان { نوعي شيريني } و قهوه سر ميز آورده بود .
جان اخم كرد و گفت :
- قبلاً به ما گفته اند .
رزماري به او اعتنا نكرد و گفت :
- گفتي سوار اتوبوس 722 ب شدي . يك اتوبوس قديمي . شبيه اين
بود ؟
او عكس يرا به نيك نشان داد . در عكس اتوبوسي بود شبيه آنكه او
سوار شده بود .
جان گفت :
- شكل اتوبوس چه اهميتي دارد ؟
جرمي حرف اش را قطع كرد ،
- بله درست اين شكلي بود . با در باز در انتهايش .
و بليط فروش به شما سكه هاي قديمي داد ؟
- بله
دیدگاه ارسال شده است
نمایش / مخفی کردن دیدگاه ها